معنی متل گو - جستجوی لغت در جدول جو

متل گو

لغت نامه دهخدا

فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالع بین، فال گیر

فرهنگ فارسی عمید

غزل گو

کسی که غزل بگوید، غزل گوینده، غزل سرا، غزل پرداز، غزل خوان

فرهنگ فارسی عمید

تل گاو

(تُ)

دهی از دهستان جره است که در بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع است و 113 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)

لغت نامه دهخدا

ول گو

(زَ / زِ شِ کَ)

ول گوی. ول گوینده. در تداول، کسی که سخن بی معنی و بیهوده گوید. رجوع به ’ول’ و ’ول گفتن’ شود

لغت نامه دهخدا

تل گر

(تُ گَ)

دهی از دهستان همایجان است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 262 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)

لغت نامه دهخدا

نیل گو

(گَ / گُو)

نیله گاو. (یادداشت مؤلف). رجوع به نیل گاو و نیله گاو شود

لغت نامه دهخدا

مهمل گو

(دُ رُ خوا / خا)

مهمل گوینده. یاوه گو. آن که سخن بی معنی و بی اراده و بی قصد و بی نتیجه می گوید. (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا

مغلق گو

(خَ / خیا اَ)

که مغلق گوید. آنکه دریافت معنی سخن وی دشوار باشد. (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مغلق شود

لغت نامه دهخدا

هزل گو

(رَ)

بیهوده گو و یاوه درای. (آنندراج). رجوع به هزل شود

لغت نامه دهخدا

مال رو

(رَ / رُو)

راه مال رو، راهی که با ستور بدان توان رفت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). راهی که از آن با چارپایانی مانند اسب و استر و خر می توان عبور کرد. مقابل ماشین رو و شوسه

لغت نامه دهخدا

محال گو

(خُ)

محال گوی

لغت نامه دهخدا

تلخ گو

(عُلْ)

آنکه به درشتی سخن می گوید و بدآواز که دارای آهنگ خوشی نباشد. (ناظم الاطباء). تند و تیز و طعنه زن. (ناظم الاطباء) :
بخیلی که باشد خوش و تازه روی
بسی به زبخشندۀ تلخ گوی.
امیرخسرو

لغت نامه دهخدا

مدح گو

(خِ زَ)

مدح گوی. رجوع به مدح گوی شود

لغت نامه دهخدا

تل گوک

(تُ گُ وَ)

دهی از دهستان شاپور است که در بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع است و 107 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)

لغت نامه دهخدا

محل گو

(خُ فُ)

محل گوی. گویندۀ لایق و شایسته. (ناظم الاطباء). آنکه سخن بر وقت و به موقع آن زند و بی محل گوی مقابل آن. (آنندراج)